پائیز...

ساخت وبلاگ
عجب چیز عجیب و غریبیست این زندگی. این همه دوندگی می کنیم برای داشتن یک زندگی بهتر. برای به دست آوردن چیزهای بیشتر. احترام بیشتر، ثروت بیشتر، جایگاه بالاتر، محبوبیت بیشتر و آسایش بیشتر. اما چه می شود ما را؟ روز به روز از چشم افتاده تر می شویم و محبوبیت که هیچ، منفورتر می شویم. احترام هایی که به ما می گذارند و ما به دیگران می گذاریم همه شده اند اجباری و از سر نیاز. اگر به کسی محتاج نباشیم، گاهی حاضر نیستیم جواب سلامش را هم بدهیم. اما امان از روزی که احتیاجی مادی یا معنوی به کسی پیدا کنیم. آن وقت احترام را با بندگی و تعظیم و تملق در حد کمال به جای می آوریم و در نهایت آسایشی که دیگر رنگش را هم نمی بینیم. در دنیای مجازی، هر کداممان صفحه ای داریم پر از جملات حکیمانه و اندرزهای بزرگ. نشانه هایی داریم سرشار از نوع دوستی و مهربانی. گویی صاحب این صفحه انسانیست بس والا و صاحب کمالات. کوه ادب و فرهیختگی. دشمن بی عدالتی و نژادپرستی و دروغگویی و عاشق صداقت و حقیقت جویی. اما از این صفحه که بیرون می آیی و کمی در دنیای واقعی با ایشان معاشرت می کنی، وی را انسانی حقیر می یابی که هرزگی چشمانش سرتاسر خیابان را به گند می کشد. رانندگیش توحش کامل است و دهانش معدن کلمات جدید و به روز شده از فحاشی و یاوه گویی. کسی که تمام صفحات حمایت از حقوق زنان را در فیس بوکش لایک کرده است ولی در صف عابر بانک چنان از زنان پائیز......
ما را در سایت پائیز... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0javadrezaee8 بازدید : 11 تاريخ : شنبه 23 دی 1396 ساعت: 15:55